سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کثرت فضائل امام علی

در کتب بزرگ اهل سنت برخی مطالب آمده است که دیدنش خالی از لطف نیست.

4572 - سَمِعْتُ الْقَاضِیَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ الْحَسَنِ الْجَرَّاحِیَّ، وَأَبَا الْحُسَیْنِ مُحَمَّدَ بْنَ الْمُظَفَّرِ الْحَافِظِ، یَقُولَانِ: سَمِعْنَا أَبَا حَامِدٍ مُحَمَّدَ بْنَ هَارُونَ الْحَضْرَمِیَّ یَقُولُ: سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ مَنْصُورٍ الطُّوسِیَّ یَقُولُ: سَمِعْتُ أَحْمَدَ بْنَ حَنْبَلٍ یَقُولُ: «مَا جَاءَ لِأَحَدٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنَ الْفَضَائِلِ مَا جَاءَ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ»

احمد بن حنبل می گفت: فضایلی که برای علی بن ابیطالب آمده است. برای هیچ یک از صحابه دیگر رسول الله نیامده است.

المستدرک على الصحیحین ج3 ص116 المؤلف: أبو عبد الله الحاکم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدویه بن نُعیم بن الحکم الضبی الطهمانی النیسابوری المعروف بابن البیع (المتوفى: 405هـ)، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1990، عدد الأجزاء: 4.

الکشف والبیان عن تفسیر القرآن ج4 ص81 المؤلف: أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی، أبو إسحاق (المتوفى: 427هـ)، تحقیق: الإمام أبی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق: الأستاذ نظیر الساعدی، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى 1422، هـ - 2002 م، عدد الأجزاء: 10.

  الکامل فی التاریخ ج2 ص749 المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفى: 630هـ)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ / 1997م، عدد الأجزاء: 10.

نظم درر السمطین - الزرندی الحنفی - ص 80

المناقب - الموفق الخوارزمی - ص 11- مؤسسة النشر الإسلامی

مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول (علیه السلام) - محمد بن طلحة الشافعی - ص 172- دار الأسوة)






تاریخ : سه شنبه 94/9/24 | 9:9 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

آیا عایشه کافر شد؟

عن عائشة رفعته:ان الله قد عهد إلی من خرج علی علیّ فهو کافر فی النار،قیل:لم خرجت علیه؟!قالت:أنا نسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتی ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.(1)

عایشه با سند مرفوع روایت میکند از رسول خدا که فرمودند:خداوند با من عهد کرد که هر کس بر علی علیه السلام خروج کند کافر بوده و در آتش جهنم خواهد بود. به او گفته شد: پس برای چه بر ضد او قیام کردی ؟ عایشه پاسخ داد:من این حدیث را فراموش کرده بودم تا اینکه در بصره به یادم آمد و من از این عملم استغفار میکنم.

اگر ثابت بشه که این استدلال عایشه باطله و استغفار کردن خالی برای این کار بی فایده است آیا به اقرار و اعتراف خود عایشه!! او مستحق لعن و عذاب الهی نیست همانطور که خدا کفار ! رو در قران کریم لعن کرده ؟؟

بعد از خواندن این حدیث چند سوال به ذهن من رسید که ازاقایون سنی استدعا دارم جواب منو بدهند و منو از این سردرگمی برهانند!!!

1-در سرتاسر کتب سنی ها هر جا سخن از عایشه میشه سخنها از ذکاوت و هوش و استعداد بالای عایشه ذکر میکنند با این وجود آیا شما باورتون میشه که عایشه یه حدیث به این مهمی رو فراموش کرده باشه ؟

2-حالا بر فرض که فراموش کرده باشه با یه استغفار این گناه کفر بخشیده میشه ؟؟

3-الان بنا بر اقرار عایشه که خودش عامل جنگ جمل بود و 20000 مسلمان به خاطر این کارش کشته شدند و عملش هم گناه بوده ایا نبایستی دیه و یا رضایت مقتولین رو به دست بیاره؟ آیا چنین کاری رو کرد؟

4-اصلا بر فرض که این حدیث رو یادش رفته باشه آیا نمیدونست که امیرالمومنین خلیفه ای است که همه مردم با او بیعت کرده اند و پیامبر هم به او وصیت کرده اند یعنی هم منتخب رسول الله بود و هم منتخب مردم. آیا اینم فراموش کرده بود که جنگ با خلیفه رسول الله حرام است به هر دلیلی؟؟

5-بنابر این روایت عایشه آیا نمیشه ما هم عایشه رو لعن کنیم و بعد استغفار کنیم ؟؟؟

پی نوشت:


(1)ینابیع المودة، باب مودة الثالثة،ص.2
94






تاریخ : سه شنبه 94/9/24 | 9:5 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

اعتقاد ابو اسحاق سبیعی (از بزرگان اهل سنت و راوی کتب ستة) به تحریف قرآن !

اعتقاد ابو اسحاق سبیعی (از بزرگان اهل سنت و راوی کتب ستة) به تحریف قرآن !

 

یکی از تهمت هایی که مخالفین شیعه همواره علیه شیعیان مطرح می کنند، مساله ی تحریف قرآن است.این تهمت در حالی علیه شیعیان مطرح می شود که مصادیق و نمونه های آن به وفور در روایات و اقوال برخی از علمای مخالفین شیعه یافت می شود.
در این مطلب به بیان اعتقاد ابو اسحاق سبیعی به تحریف قرآن کریم می پردازیم.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ رَاهَوَیْهِ، ثنا أَبِی، ثنا عِیسَى بْنُ یُونُسَ، حَدَّثَنِی أَبِی، عَنْ جَدِّی، قَالَ: أَمَّنَا أُمَیَّةُ بْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ خَالِدِ بْنِ أُسَیْدٍ بِخُرَاسَانَ فَقَرَأَ بِهَاتَیْنِ السُّورَتَیْنِ إِنَّا نَسْتَعِینُکَ وَنَسْتَغْفِرُکَ.

المعجم الکبیر للطبرانی،ج1،ص292و293،ح860 ط مکتبة ابن تیمیة
الإتقان فی علوم القرآن،ج1،ص185 ط وزارة الأوقاف – المملکة العربیة السعودیة  [ تعلیق السیوطی : بسند صحیح ]
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ت درویش،ج7،ص326 ط دار الفکر  [ تعلیق الهیثمی : رجاله رجال الصحیح ]

ابو اسحاق سبیعی می گوید امیة بن عبد الله بن خالد بن اسید در خراسان امام جماعت ما شد و این دو سوره را قرائت کرد : انا نستعینک ونستغفرک.

سند روایت صحیح است و سیوطی و نور الدین هیثمی نیز آن را تصحیح کرده اند.

طبق این روایت، ابو اسحاق سبیعی دو سوره را جزو قرآن می دانسته که در قرآن های امروزی اصلا وجود خارجی ندارد ! ظاهرا بایستی ابو اسحاق سبیعی را نیز به جمع آن دسته از علمای مخالفین شیعه که قائل به تحریف قرآن بوده اند اضافه کنیم ! (نکته ی مهم آن است که بنا بر تصریح ابو اسحاق سبیعی این عبارات ” سوره ” بوده است و نه دعاء و ذکر و حداقل مطلب آن است که ابو اسحاق سبیعی آن ها را جزو سوره های قرآن می دانسته!)
آیا مخالفین شیعه ابو اسحاق سبیعی را نیز تکفیر خواهند کرد ؟!

جایگاه ابو اسحاق سبیعی در نزد مخالفین شیعه :

أَبُو إِسْحَاقَ السَّبِیْعِیُّ عَمْرُو بنُ عَبْدِ اللهِ : ابْنِ ذِی یُحْمِدَ. وَقِیْلَ: عَمْرُو بنُ عَبْدِ اللهِ بنِ عَلِیٍّ الهَمْدَانِیُّ، الکُوْفِیُّ، الحَافِظُ، شَیْخُ الکُوْفَةِ، وَعَالِمُهَا، وَمُحَدِّثُهَا، لَمْ أَظفَرْ لَهُ بِنَسَبٍ. مُتَّصِلٍ إِلَى السَّبِیْعِ، وَهُوَ مِنْ ذُرِّیَّةِ سَبِیْعِ بنِ صَعْبِ بنِ مُعَاوِیَةَ بنِ کَثِیْرِ بنِ مَالِکِ بنِ جُشَمِ بنِ حَاشِدِ بنِ جُشَمِ بنِ خَیْرَانَ بنِ نَوْفِ بنِ هَمْدَانَ. وَکَانَ -رَحِمَهُ اللهُ- مِنَ العُلَمَاءِ العَامِلِیْنَ، وَمِنْ جِلَّةِ التَّابِعِیْنَ.

سیر اعلام النبلاء،ج5،ص392و393 ط موسسة الرسالة

أبو إسحاق السبیعی : أبو إسحاق عمرو بن عبد الله بن علی بن أحمد بن ذی یحمد بن السبیع السبیعی الهمدانی الکوفی من أعیان التابعین …..

وفیات الأعیان،ج3،ص459 ط دار صادر






تاریخ : یکشنبه 94/9/22 | 11:6 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

علی بن سراج ؛ امام و حافظ ثقه ی شراب خوار اهل سنت !!!

علی بن سراج ؛ امام و حافظ ثقه ی شراب خوار اهل سنت !!!

دو نمونه از مواردی که مخالفین شیعه بسیار به آن افتخار می کنند و آن را جزو مسلمات خود می پندارند یکی تقدیس بیش از حد علمای خویش و دیگری تقدیس بیش از حد علم جرح و تعدیلشان می باشد غافل از آن که برای هر کدام از این موارد به قدری مصادیق زننده و عجیب وجود دارد که شاید اگر مخالفین شیعه از آن آگاه می بودند هیچ گاه نه به علمای خویش افتخار می کردند و نه به علم جرح و تعدیلشان !
از لطایف و ظرائف و جمع اضداد مکتب مخالفین شیعه آن است که عالم و امام و حافظ ثقة ی شراب خوار هم دارند !

علی بن سراج از جمله ی حفاظ احادیث و ائمه و محدثین اهل سنت می باشد که اهل شراب خواری بوده است و عجیب آن که برخی از علمای اهل سنت وی را مدح کرده اند و حتی او را با علم به شراب خوار بودنش توثیق هم کرده اند !!! (چنین علم جرح و تعدیلی جای افتخار کردن دارد ؟!)

جایگاه علی بن سراج در نزد اهل سنت :

عَلِیُّ بنُ سِرَاجٍ أَبُو الحَسَنِ بنُ أَبِی الأَزْهَرِ الحَرَشِیُّ : الإِمَامُ، الحَافِظُ البَارِعُ، أَبُو الحَسَنِ بنُ أَبِی الأَزْهَر الحَرَشِیّ مَوْلاَهُمُ المِصْرِیّ، صَاحِبُ التَّصَانِیْفِ، جَال وَکَتَبَ العَالِی وَالنَّازل.

سیر اعلام النبلاء،ج14،ص283 ط مؤسسة الرسالة

علی بن سراج المصری : حافظ متأخر متقن …..

لسان المیزان،ج5،ص542 ط دار البشائر الاسلامیة

عَلیّ بن سراج الْحَافِظ الإِمَام أَبُو الْحسن بن أبی الْأَزْهَر الْحَرَشِی مَوْلَاهُم الْبَصْرِیّ جمع وصنف روى عَنهُ الْإِسْمَاعِیلِیّ. قَالَ الدَّارَقُطْنِیّ کَانَ یحفظ الحَدِیث. وَقَالَ الْخَطِیب کَانَ عَارِفًا بأیام النَّاس حَافِظًا مَاتَ فِی ربیع الأول سنة ثَمَان وثلاثمائة.

طبقات الحفاظ للسیوطی،ص320 ط دار الکتب العلمیة

علی بن سراج الحَرَشی، أبو الحسن المصری : قال ابن یونس : مصری سکن بغداد، أقام بها مدة وبها حدث، وکان فَهِماً بالحدیث والأخبار، وکان عندهم ثقة فی الحدیث.

الثقات ممن لم یقع فی الکتب الستة،ج7،ص209 ط مرکز النعمان للبحوث والدراسات الإسلامیة

وکذا وصفه الذهبی بالحفظ والإتقان والإمامة …..

المعجم فی اسامی شیوخ أبی بکر الإسماعیلی،ج3،ص749

وقال الذهبی: الإمام الحافظ البارع صاحب التصانیف، جال وکتب العالی والنازل. وقال أیضا حافظ متأخر متقن.

ارشاد القاضی والدانی الی تراجم شیوخ الطبرانی،ص430 ط دار الکیان

تا این جا ملاحظه نمودید که علی بن سراج از حفاظ و محدثین و ائمه ی اهل سنت می باشد که حتی برخی از علای اهل سنت از وی تمجید کرده و حتی وی را توثیق هم نموده اند.
اما داستان وقتی جالب می شود که بدانید این امام حافظ از شاربین خمر بوده و عادت به نوشیدن شراب و مست شدن داشته است !

وسألتُه عن علیِّ بنِ سِراجٍ المِصریِّ ؟ فقال: کان یَعرِفُ ویَفهمُ، ولم یکنْ بذاک؛ فإنَّه کان یَشربُ المُسکِرَ ویَسکَرُ.

سؤالات السلمی للدارقطنی،ص209

ملاحظه می کنید که دارقطنی می گوید این امام و حافظ !!! شراب می نوشید و مست می شد !

سمعت محمد بن مظفر الحافظ یقول رأیت علی بن سراج المصری سکران على ظهر رجل یحمله من ماخور وسألت الدارقطنی عن علی بن سراج المصری فقال هو صالح وقیل إنه ربما تناول الشراب وسکر.

سؤالات حمزة بن یوسف السهمی،ص223 ط مکتبة المعارف

شنیدم که محمد بن المظفر حافظ { از علمای اهل سنت } می گفت علی بن سراج را در حالت مستی دیدم که بر پشت مردی بود که او را از میخانه حمل می کرد و از دارقطنی در مورد علی بن سراج پرسیدم و او گفت : صالح است { درجه ای از درجات توثیق راوی } و گفته شده که چه بسا او شراب و مست کننده می نوشد.

عَلیّ بن سراج الْمصْرِیّ حَافظ مُتَأَخّر لکنه یشرب الْمُسکر.

المغنی فی الضعفاء،ج2،ص16 ط ادارة إحیاء التراث الإسلامی

علی بن سراج مصری حافظ متاخر اما مست کننده می نوشد.

حدثنی أبو الحسن علی بن سراج المصری ببغداد وکان مستهترا بالشرب حافظا …..

المعجم فی أسامی شیوخ أبی بکر الإسماعیلی،ج3،ص749

ابو الحسن علی بن سراج مصری در بغداد برای من حدیث گفت در حالی که او بسیار شراب می نوشید …..

در منابع زیر نیز به شراب خواری او اشاره شده است :

الإیماء الى زوائد الأمالی والأجزاء،ج4،ص10 ط اضواء السلف

الثقات ممن لم یقع فی الکتب الستة،ج7،ص209 ط مرکز النعمان للبحوث والدراسات الإسلامیة

تاریخ الاسلام للذهبی،ج7،ص136 ط دار الغرب الاسلامی

تاریخ بغداد،ج13،ص385 ط دار الغرب الاسلامی

تذکرة الحفاظ للذهبی،ج2،ص756 ط دار الکتب العلمیة

تراجم رجال الدارقطنی فی سننه،ص305 ط دار الآثار

ذیل دیوان الضعفاء والمتروکین وخلق من المجهولین وثقات فیهم لین،ص49 ط مکتبة النهضة الحدیثة

سیر اعلام النبلاء،ج14،ص283 ط موسسة الرسالة

طبقات علماء الحدیث،ج2،ص472 ط موسسة الرسالة

اصل داستان شراب خواری این امام حافظ بارع !!! را دارقطنی و محمد بن المظفر جزما نقل کرده اند و ذهبی و خطیب بغدادی و سایرین نیز ضمن تایید ،آن را در کتب خویش نقل کرده اند.عجب از کسانی که با وجود علم به شراب خوار بودن این شخص او را توثیق کرده اند و این مساله ای است غیر قابل باور که چه طور یک فرد شراب خوار حرفه ای !!! توثیق می شود در حالی که شراب خواری عدالت را از اساس ساقط می کند ؟!

دارقطنی با به کار بردن ” کان یحفظ الحدیث ” و ” صالح ” و ذهبی با وصف علی بن سراج به ” امام ،حافظ،بارع،متقن ” درجه ای ای وثاقت و توثیق را برای این امام شراب خوار !!! ساقط از عدالت قائل شده اند و ابن یونس مصری نیز به وثاقت او در نزد برخی از علماء مخالفین شیعه اشاره کرده و ابو الفداء سودونی نیز نام وی را در کتاب ثقات خویش آورده و او را توثیق کرده است ! واقعا جای سوال است که این افراد چگونه با علم به شراب خوار بودن امام و حافظ و محدثشان وی را توثیق کرده اند ؟!

از تدلیس و توجیه شعیب الارنووط و اکرم البوشی تا تصریح ابن عماد حنبلی و ابن حجر عسقلانی !

شعیب الارنووط و اکرم البوشی که دوست نداشته اند شخصی از علماء و حفاظ و ائمه ی اهل سنت به شراب خواری معرفی گردد، سعی می کنند تا کمی برای علی بن سراج آبرو بخرد و کار وی را توجیه کند ! این محققین وهابی می نویسند :

شعیب الارنووط و اکرم البوشی (محقق جلد چهاردهم کتاب سیر اعلام النبلاء) با دیدن این حقیقت تلخ، سعی در توجیه آن داشته اند و البته ناکام مانده اند ! این محققین وهابی می نویسند :

ربما کان یشرب الطلاء المختلف فیه، أما أن یشرب ما هو متفق على تحریمه، فیستعبد صدوره من مثله.

سیر اعلام النبلاء،ج14،ص284 ط موسسة الرسالة

چه بسا طلاء مختلف فیه را می نوشیده است اما این که آن چه را که حرام بودنش متفقه علیه است بنوشد صدورش از مثل چنین فردی بعید است.

اما ظاهرا این محققین وهابی خود را به جهل زده اند و همچون سلفشان تدلیس و تلبیس را در پیش گرفته اند و داستانی را که محمد بن المظفر نقل کرده و تصریح دارقطنی بر نوشیدن مسکرات از جانب این امام و حافظ را نادیده گرفته اند !

همچنین ابن حجر عسقلانی با استناد به داستانی که محمد بن المظفر نقل کرده ، تصریح بر شراب خواری و مست شدن علی بن سراج می کند :

قلت: هذا ینفی احتمال کونه کان یشرب النبیذ المختلف فیه.

لسان المیزان،ج5،ص542 ط مکتب المطبوعات الاسلامیة

من { ابن حجر عسقلانی } می گویم : این داستان احتمال این که او نبیذ مختلف فیه را می نوشیده نفی می کند.

علاوه بر این تصریح محکم ابن حجر عسقلانی ، برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز گذشته از تصریح بر شراب خوار بودن این عالم و امام اعل سنت وی را به دلیل شراب خواری از عدالت ساقط کرده و تضعیفش کرده اند !

ابو الطیب منصوری در کتابش پس از معرفی علی بن سراج طبق اقوال علمای اهل سنت، در نهایت این امام و حافظ را به دلیل شراب خوار بودن متروک می داند :

قلت: (متروک لشربه المسکر، وإن کان حافظا).

إرشاد القاصی والدانی إلى تراجم شیوخ الطبرانی،ص430 ط دار الکیان

می گویم : او به دلیل شرب مسکر متروک است هرچند که حافظ است.

همچنین ابن ناصر الدین دمشقی وی را به دلیل شرب مسکرات خارج از عدالت می داند :

ثم علی بن سراج المصری * حوله شرابه ففر

بدیعة البیان عن موت الاعیان،ص135 ط دار ابن الاثیر

علی بن سراج المصری الحافظ: بعد الثلاثمائة، ضعف لشربه المسکر.

ذیل دیوان الضعفاء،ص49 ط مکتبة النهضة الحدیثة

همچنین ابن عماد حنبلی وی را به دلیل شرب خمر فاسق دانسته و از عدالت خارج می کند :

وفیها توفی الحافظ أبو الحسن علی بن سراج بن أبی الأزهر المصری وکان من الضعفاء لفسقه بشرب المسکر.

شذرات الذهب فی اخبار من ذهب،ج4،ص38 ط دار ابن کثیر

قطعا تضعیف این امام و محدیث و حافظ اهل سنت کاری است صحیح چرا که شرب خمر از عوامل طعن در عدالت راوی است و وی را از عدالت ساقط می کند اما تعجب ما آن است که برخی از علمای بزرگ اهل سنت چنین شخصی را اکرام و تمجید کرده و با علم به شراب خوار بودنش وی را توثیق هم کرده اند !!! و البته موضوع عجیب دیگر آن است که چگونه یک عالم و امام و حافظ و محدث به خودش اجازه می دهد تا شراب و مسکرات بنوشد ؟!

حَدَّثَنَا أَبُو الرَّبِیعِ الْعَتَکِیُّ، وَأَبُو کَامِلٍ، قَالَا: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَیْدٍ، حَدَّثَنَا أَیُّوبُ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: کُلُّ مُسْکِرٍ خَمْرٌ، وَکُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ، وَمَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِی الدُّنْیَا فَمَاتَ وَهُوَ یُدْمِنُهَا لَمْ یَتُبْ، لَمْ یَشْرَبْهَا فِی الْآخِرَةِ.

صحیح مسلم،ج3،ص1587،ح2003 ط دار إحیاء التراث العربی

پیامبر (ص) فرمودند : هر مسکری خمر است و هر مسکری حرام است و هرکس در دنیا شراب بنوشد و بمیرد در حالی که نوشیدن شراب را دادمه می داده است، در آخرت آن را نمی نوشد.

حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، وَمُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، قَالَا: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُلَیْمَانَ بْنِ الْأَصْبَهَانِیِّ، عَنْ سُهَیْلٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: مُدْمِنُ الْخَمْرِ، کَعَابِدِ وَثَنٍ.

سنن ابن ماجة ،ج2،ص1120،ح3375 ط دار احیاء الکتب العربیة  [ تعلیق الألبانی : حسن ]

پیامبر (ص) فرمودند : کسی که بر شرب خمر مداومت می ورزد مانند عبادت کننده ی بت است.

حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ: حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ عُتْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنِی یُونُسُ بْنُ مَیْسَرَةَ بْنِ حَلْبَسٍ، عَنْ أَبِی إِدْرِیسَ، عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ، مُدْمِنُ خَمْرٍ.

سنن ابن ماجة،ج2،ص1120،ح3376 ط دار احیاء الکتب العربیة  [ تعلیق الألبانی : صحیح ]

پیامبر (ص) فرمودند : هرکس بر شرب خمر مداومت ورزد وارد بهشت نمی شود.

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، وَمُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ، قَالَا: حَدَّثَنَا وَکِیعٌ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْغَافِقِیِّ، وَأَبِی طُعْمَةَ مَوْلَاهُمْ أَنَّهُمَا، سَمِعَا ابْنَ عُمَرَ، یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: لُعِنَتِ الْخَمْرُ عَلَى عَشَرَةِ أَوْجُهٍ: بِعَیْنِهَا، وَعَاصِرِهَا، وَمُعْتَصِرِهَا، وَبَائِعِهَا، وَمُبْتَاعِهَا، وَحَامِلِهَا، وَالْمَحْمُولَةِ إِلَیْهِ، وَآکِلِ ثَمَنِهَا، وَشَارِبِهَا، وَسَاقِیهَا.

سنن ابن ماجة،ج2،ص1121،ح3380 ط دار احیاء الکتب العربیة  [ تعلیق الألبانی : صحیح ]

پیامبر (ص) فرمودند : خمر از ده وجه لعن شده است : مامور و مراقب آن، فشار دهنده ی انگور برای گرفتن عصاره اش و فروشنده ی آن و خریدار آن و حمل کننده ی آن و کسی که به شراب به سویش حمل می گردد و کسی که پول آن را می خورد و نوشنده ی آن و ساقی آن.

آیا این امام و حافظ و محدث نیز ملعون است ؟ قضاوت با شما !

لینک اسکن کتب (به دلیل جلوگیری از کند شدن لود صفحه،لینک ها را قرار داده ایم) :

http://s6.picofile.com/file/8208827750/000.jpg

http://s3.picofile.com/file/8208827834/001.png

http://s6.picofile.com/file/8208827868/002.png

http://s3.picofile.com/file/8208828026/000.jpg

http://s3.picofile.com/file/8208832018/2015_08_17_22_37_43.png

اسکن کتب با توضیحات فارسی :

http://s6.picofile.com/file/8208831268/0001.png

http://s6.picofile.com/file/8208831350/0002.png

http://s6.picofile.com/file/8208831392/0003.png

http://s3.picofile.com/file/8208831442/0004.png

http://s6.picofile.com/file/8208831450/0005.png

http://s3.picofile.com/file/8208831492/0006.png

 

رونوشت :






تاریخ : یکشنبه 94/9/22 | 11:4 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

ابن تیمیة : شیعیان نه نماز جماعت می خوانند نه نماز جمعه !

یکی از ارکان اعتقادی وهابیون، استفاده از حربه ی تهمت و دروغ و تکرار آن در بین عوام است تا به این وسیله اکاذیب و اباطیل خود را در ذهن عوام جای دهند و در این راه حتی به دروغ های خنده دار و مخالف عقل نیز روی می آورند.می توان گفت سر دسته و راس کسانی که به دروغ پردازی و اتهام زنی روی آورده اند، ابن تیمیة ی ناصبی می باشد.این ناصبی در مورد نماز جماعت شیعیان می نویسد :

وَالرَّافِضَةُ لَا تُصَلِّی جُمُعَةً وَلَا جَمَاعَةً لَا خَلْفَ أَصْحَابِهِمْ وَلَا غَیْرِ أَصْحَابِهِمْ وَلَا یُصَلُّونَ إِلَّا خَلْفَ الْمَعْصُومِ، وَلَا مَعْصُومَ عِنْدَهُمْ.

منهاج السنة النبویة،ج5،ص175 ط جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة

و رافضه (شیعیان) نه نماز جمعه می خوانند و نه نماز جماعت نه پشت سر اصحابشان و نه پشت سر غیر اصحابشان و جز پشت سر امام معصوم پشت سر هیچ کسی نماز نمی خوانند الان امام معصومی در نزد آنان نیست.

جالب آن که در عصر حاضر نیز عده ای جاهل تر و دروغ گو تر از ابن تیمیة (همچون بن عثیمین) این دروغ را بازنشر !!! داده اند.






تاریخ : یکشنبه 94/9/22 | 11:0 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

رجال صحیحین 1+سند

یکی از شیوخ بخاری در مکه فردی بوده است به نام " حسان بن حسان ابو علی البصری " متوفی سنه 213 ه.ق .

ابوحاتم رازی در مورد وی می گوید : منکَر الحدیث.

دارقطنی در مورد وی می گوید : لیس بقوی .

( میزان الاعتدال - ذهبی - ج 1 ص 478 شماره 1803 )

جناب بخاری در علم رجال الحدیث ، بسیار ضعیف بوده است تا آنجا که بر خی از علمای اهل سنت بر علیه وی کتاب نوشته اند .

الالزامات و التتبع - دارقطنی

بیان خطا البخاری - ابی حاتم رازی

موضح الاوهام - خطیب بغدادی

ذهبی نیز در برخی مواضع ، اشاره کرده است که بخاری اصلا در علم رجال خبره نبوده است .

وی در "تاریخ الاسلام " ج 7 ص 354 ( ترجمه خالد بن الجلاج العامری ) می گوید :

"و البخاری لیس بالخبیر برجال الشام ، و هذه من اوهامه "

ذهبی در " سیر اعلام النبلاء " ج 5 ص 194 شماره 72 ( ذیل ترجمه القاسم بن عبدالرحمن) می گوید :

"ذکر البخاری فی تاریخه انه سمع علیا و ابن مسعود ، و هذا من وهم البخاری "

با این مقدمه ، به بررسی برخی رجال صحیحین می پر دازیم .

( إسماعیل بن عبد الله بن أبی أویس الأصبحی ) ( به نقل از ansarweb.net )

بد نیست نظرات علمای رجال اهل سنت را در مورد این راوی ( که بخاری و مسلم از او روایت کرده اند ) بدانیم :

یحیى بن معین : ( أبو أویس وابنه ضعیفان )

( تهذیب الکمال 1/240 ، تهذیب التهذیب 1/197 )

یحیى بن معین : ( ابن أبی أویس وأبوه یسرقان الحدیث )

( تهذیب الکمال 1/240 ، الضعفاء والمتروکین لابن الجوزی 1/117 ، تهذیب التهذیب 1/197 )

یحیى بن معین : ( مخلط یکذب لیس بشئ )

( تهذیب الکمال 1/240 ، تهذیب التهذیب 1/197 )

یحیى بن معین : ( إسماعیل بن أبی أویس لا یساوی فلسین ) ( تهذیب التهذیب 1/198 )

نسائی : ( ضعیف )

( تهذیب الکمال 1/240 ، الضعفاء والمتروکین 1/117 ، سیر أعلام النبلاء 9/120 )

نسائی : ( لیس بثقة )

( تهذیب الکمال 1/240 ، تهذیب التهذیب 1/197 ، سیر أعلام النبلاء 9/121 )

نضر بن سلمة المروزی : ( هو کذاب )

( الضعفاء والمتروکین 1/117 ، تهذیب التهذیب 1/197 )

دار قطنی : ( لا أختاره فی الصحیح )

( تهذیب التهذیب 1/198 ، سیر أعلام النبلاء 9/121 )

أبو القاسم اللالکائی : ( بالغ النسائی فی الکلام علیه إلى أن یؤدی إلى ترکه ، ولعله بان له ما لم یبن لغیره ، لأنّ کلام هؤلاء کلهم یؤول إلى أنّه ضعیف )

( تهذیب الکمال 1/290 ، تهذیب التهذیب 1/197 )

ابن عدی : ( روى عن خاله أحادیث غرائب لا یتابع علیها أحد )

( تهذیب التهذیب 1/197 ، سیر أعلام النبلاء 9/121 )

جالب است که بدانید این راوی ، خودش اعتراف می کند که جعل حدیث می نموده است :

( ربما کنت أضع الحدیث لأهل المدینة إذا اختلفوا فی شیء فیما بینهم )

( تهذیب التهذیب 1/198 ، سیر أعلام النبلاء 9/121 )






تاریخ : چهارشنبه 94/9/18 | 3:58 عصر | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()
امام زهری که از بزرگان و استوانه های علمی اهل سنت و وهابیت است می گوید: بزرگان ما زنازاده بودند!!!!!!

یکی از اعمالی که تعجب آور است ، این است که اهل سنت برایشان فرقی نمیکند چه کسی پیش نماز بایستد. و بسیار مشاهده کردیم که گاها حتی کودکان و زنان هم امام جماعت شده. و یا کسانی امام می شوند که بسیاری از احکام اولیه شرعی را نمیدانند اما در این مقاله روایت عجیبی از اهل سنت وارد شده که نشان میدهد بسیاری از بزرگان ایشان حتی زنا زاده بوده اند:

ابن حزم اندلسی در کتاب الصَّلَاةِ باب مَسْأَلَةٌ الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ وَالْعَبْدُ وَالْحُرُّ سَوَاءٌ فِی الْإِمَامَةِ فِی الصَّلَاةِ می نویسد :

وَعَنْ وَکِیعٍ عَنْ سُفْیَانَ الثَّوْرِیِّ عَنْ بُرْدِ أَبِی الْعَلَاءِ عَنْ الزُّهْرِیِّ قَالَ: کَانَ أَئِمَّةٌ مِنْ ذَلِکَ، قَالَ وَکِیعٌ: یَعْنِی مِنْ الزِّنَى.

زهری گفت ائمه ما از این دسته بوده اند وکیع گفت یعنی از زنا .

المحلى بالآثار ج3 ص128 المؤلف: أبو محمد علی بن أحمد بن سعید بن حزم الأندلسی القرطبی الظاهری (المتوفى: 456هـ)، الناشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: بدون طبعة وبدون تاریخ، عدد الأجزاء: 12 .

مچنین ابی شیبه در کتاب المصنف خود در باب مَنْ رَخَّصَ فِی إِمَامَةِ وَلَدِ الزِّنَا همین روایت را نقل می کند:

6087 - حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنْ بُرْدٍ أَبِی الْعَلَاءِ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، قَالَ: «کَانَ أَئِمَّةٌ مِنْ ذَلِکَ الْعَمَلِ» یَعْنِی مِنْ أَوْلَادِ الزِّنَا

المصنف فی الأحادیث والآثار ج2 ص29 المؤلف: أبو بکر بن أبی شیبة، عبد الله بن محمد بن إبراهیم بن عثمان بن خواستی العبسی (المتوفى: 235هـ)، المحقق: کمال یوسف الحوت، الناشر: مکتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولى، 1409، عدد الأجزاء: 7 .


بحث رجالی روایت :

راویان روایت هم از بزرگان اهل سنت هستند و سند روایت هم صحیح است :

وَکِیْعُ بنُ الجَرَّاحِ بنِ مَلِیْحِ بنِ عَدِیٍّ الرُّؤَاسِیُّ:

الإِمَامُ، الحَافِظُ، مُحَدِّثُ العِرَاقِ، أَبُو سُفْیَانَ الرُّؤَاسِیُّ، الکُوْفِیُّ، أَحَدُ الأَعْلاَمِ.

سیر أعلام النبلاء ج9 ص141 المؤلف : شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایْماز الذهبی (المتوفى : 748هـ)، المحقق : مجموعة من المحققین بإشراف الشیخ شعیب الأرناؤوط، الناشر : مؤسسة الرسالة، الطبعة : الثالثة ، 1405 هـ / 1985 م، عدد الأجزاء : 25 (23 ومجلدان فهارس)

سُفْیَانُ بنُ سَعِیْدِ بنِ مَسْرُوْقٍ الثَّوْرِیُّ:

هُوَ شَیْخُ الإِسْلاَمِ، إِمَامُ الحُفَّاظِ، سَیِّدُ العُلَمَاءِ العَامِلِیْنَ فِی زَمَانِهِ، أَبُو عَبْدِ اللهِ الثَّوْرِیُّ، الکُوْفِیُّ، المُجْتَهِدُ، مُصنِّفُ کِتَابِ (الجَامِعِ) .

سیر أعلام النبلاء ج7 ص230 المؤلف : شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایْماز الذهبی (المتوفى : 748هـ)، المحقق : مجموعة من المحققین بإشراف الشیخ شعیب الأرناؤوط، الناشر : مؤسسة الرسالة، الطبعة : الثالثة ، 1405 هـ / 1985 م، عدد الأجزاء : 25 (23 ومجلدان فهارس)

بُرْدُ بنُ سِنَانٍ أَبُو العَلاَءِ الدِّمَشْقِیُّ:

الفَقِیْهُ، أَبُو العَلاَءِ الدِّمَشْقِیُّ، نَزِیْلُ البَصْرَةِ، مِنْ کِبَارِ العُلَمَاءِ.... وَثَّقَهُ: النَّسَائِیُّ، وَغَیْرُهُ.

سیر أعلام النبلاء ج6 ص151 المؤلف : شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایْماز الذهبی (المتوفى : 748هـ)، المحقق : مجموعة من المحققین بإشراف الشیخ شعیب الأرناؤوط، الناشر : مؤسسة الرسالة، الطبعة : الثالثة ، 1405 هـ / 1985 م، عدد الأجزاء : 25 (23 ومجلدان فهارس)

أَخْبَارُ الزُّهْرِیِّ مُحَمَّدُ بنُ مُسْلِمِ بنِ عُبَیْدِ اللهِ:

الإِمَامُ، العَلَمُ، حَافِظُ زَمَانِه، أَبُو بَکْرٍ القُرَشِیُّ، الزُّهْرِیُّ، المَدَنِیُّ، نَزِیلُ الشَّامِ.

سیر أعلام النبلاء ج5 ص326 المؤلف : شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایْماز الذهبی (المتوفى : 748هـ)، المحقق : مجموعة من المحققین بإشراف الشیخ شعیب الأرناؤوط، الناشر : مؤسسة الرسالة، الطبعة : الثالثة ، 1405 هـ / 1985 م، عدد الأجزاء : 25 (23 ومجلدان فهارس)

در نتیجه روایت صحیح است

نظر شیعه را در باب امام جماعت :

 فی شرائط إمام الجماعة یشترط فیه أمور: البلوغ، والعقل، والإیمان، والعدالة، وأن لا یکون ابن زنا

امام جماعت بودن مشروط است بر بلوغ سن و عقل و ایمان و عدالت و اینکه وی زنا زاده نباشد 

 العروة الوثقى – السید محمد کاظم الطباطبائی الیزدی – ج 2 ص 271
قضاوت باشما مذهبی که علمایش زنا زاده هستند بهتر است یا مذهبی که حتی امام جماعتش هم باید متقی باشد..........








تاریخ : چهارشنبه 94/9/18 | 3:55 عصر | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

البانی وهابی : بسیاری از سلف، علی بن ابی طالب را افضل صحابه می دانسته اند

نظر بدهید

 

البانی وهابی : بسیاری از سلف، علی بن ابی طالب را افضل صحابه می دانسته اند

بر هیچ صاحب عقل و انصافی پوشیده نیست که امیر المومنین علیه السلام افضل صحابه می باشند و بسیاری از بزرگان مخالفین شیعه نیز بر این اعتاد بوده اند تا جایی که البانی وهابی می گوید :

قلت: تفرد العقیلی برمیه بالرفض، وما رواه عنه أن الثوری قال له: أیهما أحب إلیک أبو بکر أو علی؟ قال: قلت: علی. فهذا – وإن کنا لا نوافقه علیه – لیس رفضاً، فکثیر من السلف کانوا یفضلون علیاً، فلیس هذا بالذی یقدح فیه …..

سلسلة الاحادیث الضعیفة،ج13،ص880و881 ط دار المعارف

من (البانی) می گویم : عقیلی به رمی این راوی به رفض تفرد کرده است و آن چه ثوری از این راوی روایت کرده که به او گفت : کدام در نزد تو محبوب تر است ؟ ابوبکر یا علی ؟ او می گوید گفتم : علی. این هر چند که ما با او موافق نیستیم اما رفض نیست و بسیاری از سلف علی بن ابی طالب را افضل می دانسته اند و این چیزی نیست که در این راوی قدح وارد کند …..

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیر المومنین …..






تاریخ : سه شنبه 94/9/17 | 10:30 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

ذهبی : دعا در نزد قبر ابو شعیب واسطی (از بزرگان اهل سنت) مستجاب است

ذهبی : دعا در نزد قبر ابو شعیب واسطی (از بزرگان اهل سنت) مستجاب است

 

یکی از مسائلی که وهابیون بر شیعه اشکال می کنند، مساله ی زیارت قبور و دعا در نزد قبور است و اگر شیعیان بگویند دعا کردن در نزد قبور معصومین و اهل بیت علیهم السلام و بزرگان مستجاب است، آن را شرک و غلو و دروغ می خوانند در حالی که بسیاری از علمای اهل سنت در طول تاریخ چنین عقیده ای داشته اند و دست به این کار زده اند.یکی از کسانی که اعتقاد به استجابت دعا در نزد قبور بزرگان و صالحین دارد، شمس الدین ذهبی می باشد.

صالح بن یونس أَبُو شُعَیْب الواسطی الزاهد : کَانَ من سادات الصوفیة. وردَ عَنْهُ أَنَّهُ رأى الحقَّ فی النوم، وحجَ عَلَى قدمیه سبعین حجّة. تُوُفِّی سنة اثنتین وثمانین بالرملة. کان یعرف بالمقنَّع، والدّعاء عند قبره مُستجاب.

تاریخ الاسلام للذهبی،ج6،ص759 ط دار الغرب الاسلامی

همانطور که ملاحظه می کنید ذهبی معتقد است که دعا در نزد قبر ابو شعیب واسطی مستجاب است. (والدّعاء عند قبره مُستجاب) آیا وهابیون حکم به شرک ذهبی خواهند کرد و او را مبتدع خواهند خواند ؟

أما أن یسأل شفاء المرضى، أو قضاء الحاجات عند قبره، أو فی أی بلد، هذا الذی لا یجوز، هذا هو الشرک الأکبر الذی حرمه الله على عباده …..

فتاوى نور على الدرب لابن باز،ج2،ص82

{ بن باز می گوید } اما این که در نزد قبر پیامبر یا در هر جایی شفای مریضان یا برآورده شدن حاجاتش را بخواهد جائز نیست و این همان شرک اکبری است که خداوند آن را حرام کرده است …..

فهذه أمور عظیمة خطیرة، والجلوس عند القبور، یدعو ربه عند القبور، هذه وسیلة للشرک، کونه یجلس عنده یقرأ أو یدعو هذه وسیلة ما یجوز من وسائل الشرک …..

فتاوى نور على الدرب لابن باز،ج2،ص153

این ها امور بسیار خطرناکی است و نشستن در نزد قبور و این که پروردگارش را در نزد قبور بخواند این وسیله ای برای شرک است و این که نزد قبر می نشیند و قرآن می خواند یا دعا می کند این وسیله ای از وسائلی است که شرک را تجویز می کند …..

لا یصلى عند القبور ولا تتخذ محلا للدعاء، تقصد للدعاء عندها، ولا القراءة عندها، کل هذا من البدع کذلک طلب البرکة، منها أو الشفاعة منها أو الشفاء، هذا من أنواع الشرک الأکبر …..

فتاوى نور على الدرب لابن باز،ج2،ص247

در نزد قبور نباید نماز خواند و نباید آن را به عنوان محلی برای دعا اتخاذ کرد و نباید در نزد آن قرآن خواند و همه این ها بدعت است.همچنین طلب برکت یا شفاعت و شفا از قبور این ها از انواع شرک اکبر است …..

أما أن یأتی عند القبر، ویظن أن الدعاء عنده محل قبول، یجیء عنده للدعاء، أو للقراءة، أو للصلاة هذا بدعة لا یصلح.

فتاوى نور على الدرب،ج17،ص 82

اما این که به نزد قبر بیاید و گمان کند که دعا در نزد قبر محل قبول است و برای دعا یا قرائت قرآن یا نماز پیش قبر بیاید این بدعت است و شایسته نیست.






تاریخ : سه شنبه 94/9/17 | 10:25 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()

محمد احمد باشمیل (از شیوخ وهابی) : ابوجهل و ابولهب و سایر مشرکین، موحد خالص بودند و ذره ای شرک نورزیدند !

محمد احمد باشمیل (از شیوخ وهابی) : ابوجهل و ابولهب و سایر مشرکین، موحد خالص بودند و ذره ای شرک نورزیدند !

از عجایب وهابیون آن است که ابوجهل و ابولهب و سایر مشرکین را موحد می دانند و بسیاری از مسلمین چه شیعه و چه سنی را مشرک معرفی می کنند ! محمد احمد باشمیل (از شیوخ وهابی) می نویسد :

توحید أبی جهل وأبی لهب : أبو جهل وأبو لهب ومن على دینهم من المشرکین، کانوا یؤمنون بالله ویوحدونه فی الربوبیة خالقاً ورازقاً، محییا وممیتا، ضاراً ونافعاً، لا یشرکون به فی ذلک شیئاً.

کیف نفهم التوحید،ص12

توحید ابوجهل و ابو لهب : ابو جهل و ابو لهب و سایر کسانی از مشرکین که بر دین آنان بودند، به خداوند ایمان داشتند و در ربوبیت و رازق بودن و زنده ساختن و میراندن و سود و ضرر رساندن او را یکتا و یگانه می دانستند و در آن مورد ذره ای به خداوند شرک نمی ورزیدند.

این شیخ وهابی پس از چنین ادعای مضحکی، درپاسخ به کسانی که این ادعا را عجیب و غریب می دانند می نویسد :

فقلت له: لیس هذا عجیبا ولا غریبا، بل هذا هو الواقع الذی ستعرفه وستسلم به (إن شاء الله) عندما تنکشف لک الحقائق جلیة …..

کیف نفهم التوحید،ص12

من (محمد احمد باشمیل) به او (کسی که این ادعا را عجیب و غریب می پندارد) می گویم : این عجیب و غریب نیست بلکه همان حقیقتی است که ان شاء الله وقتی حقائق آشکار برای تو مشخص می گردد آن را خواهی دانست و خواهی پذیرفت …..

این ادعا در حالی است که خود وهابیون ابوجهل و ابولهب را از معاندین مشرکین و کفار می دانند که می توانید به دو لینک زیر مراجعه کنید :

http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&Id=243898

http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&Id=96848

اینگونه است که برخی از وهابیون ابو جهل و ابو لهب را موحد خالص دانسته و بسیاری از مسلمانان چه شیعه و چه سنی را مبتدع و مشرک می خوانند !






تاریخ : سه شنبه 94/9/17 | 10:22 صبح | نویسنده : سرباز ولایت | نظرات ()
   1   2   3      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.